چندین سرباز در کشتار 17 غیر نظامی افغان شرکت داشته اند(1)
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

16 مارس 2012

 

«حملات مرگبار به شکل روزمره صورت می گیرد»

 

نوشتۀ ژولی لوسک

 

par Julie Lévesque

Mondialisation.ca, Le 16 mars 2012

 

گزارشات متعدد نظریۀ کشتار 17 غیر نظامی افغان را در روز یکشنبۀ گذشتۀ توسط یک سرباز آمریکایی نامتعادل و یا دیوانه را مردود دانسته اند.

شبکۀ ایرانی پرس تی وی گزارش داد که «نیروهای ایالات متحده به روی افغان های غیر نظامی در داخل منازلشان آتش گشوده اند» و شاهدان عینی در بین ساکنان دهکده ای که محل کشتار بوده، گفته اند که «سپس نیروهای ایالات متحده 11 جسد را که بین آنها چهار دختر بچه وجود داشته که سن آنها کمتر از 6 سال بوده، سوزانده اند».

 (‘US forces burned bodies of Afghans after massacre’, Press TV, 12 mars 2012.)

«پاک تریبون» رسانۀ پاکستانی نیز گزارش داده است که بدن کودکان توسط سربازان آمریکایی سوزانده شده است :

«یک پدر افغان تأیید کرد که فرزندان او را در حرکتی دیوانه وار و مرگبار کشته اند، و در عین حال سربازان را به سوزاندن اجساد آنها متهم کرد. شاهدان عینی به رویتر اعلام کرده اند که در اطراف ساعت 2 بامداد گروهی از سربازان آمریکایی را در دهکده ای در منطقۀ پنجوائی در استان قندهار مشاهده کرده اند که وارد منازل شده و تیراندازی کرده اند.»

 (US soldier opens fire, kills 16 Afghan civilians, PakTribune, 12 mars 2012.)

حاجی صمد 11 نفر از جمله فرزندانش را از دست داده است. او با اشک به رویترز گفت : « آنها [آمریکایی ها] روی اجسادشان موارد شیمیایی ریختند و سپس آتش زدند.»

پاک تریبون اضافه می کند :

آقا لالا می گوید :همسایه ها با صدای تیراندازی بیدار می شوند، و گفته اند که آنها مست می بودند و می خندیدند. «مست بودند . به هر سویی تیراندازی می کردند» یکی از همسایه ها به خانه ای که کشتار در آن جا صورت گرفته بود بازدید کرده و گفته است که «بدن آنها در اثر تیراندازی سوراخ سوراخ شده بود».

در همین گزارش تعداد سربازانی که در این کشتار شرکت داشته اند، دست کم 20 نفر اعلام شده است.

حتی رسانه های ایالات متحده با احتیاط و به نقل از قاضی استان قندهار، عبدالرحیم ایوبی اعلام کرده اند که تعدادی سرباز در تیراندازی های شرکت داشته اند :

«ناممکن است که یک سرباز آمریکایی تنها از پایگاهش خارج شود، و راه زیادی را بپیماید و تعدادی آدم بکشد و اجساد آنها را بسوزاند، و بین دو منزلی که هدف گرفته بوده دو کیلومتر راه برود.»

 [...] (Mirwais Khan et Sebastian Abbot, Associated Press, Eyewitness to Afghanistan massacre saw U.S. gunman shoot his father, MercuryNews.com, 12 mars 2012.)

ولی در گزارش آسوشیتد پرس، این روایت  پس از توضیحات دقیق در جزئیات نظریۀ تیرانداز دیوانه، در پایان مطرح می شود. و در عین حال پس از مطرح ساختن نظریه ای که چندین سرباز را مسئول چنین کشتاری می داند، آن را قابل تردید دانسته و به نفع نظریۀ سرباز دیوانه مطالب زیر را مطرح می ساز :

«برخی روستائیان به افسران گفته اند که سربازان زیادی شرکت داشتند و به هر سو تیراندازی می کردند. ولی بسیاری از آنها از یک سرباز تنها حرف زده اند. ناتو روی نظریل سرباز منفرد پا فشاری کرده است.»

نظریۀ تیرانداز منفرد، به تعبیر برخی نویسندگان، چیزی نیست به جز یک عملیات برای روابط عمومی، و نجات تصویر یگان های نظامی که سیاستمداران ایالات متحده، در تمام طیف های سیاسی، سعی می کنند به عنوان حافظ جان شهروندان افغان ترسیم کنند.

این کشتار توجهات زیادی را به خود جلب کرده و به عنوان حادثه ای منزوی معرفی شده است. با این وجود ازدیدگاه کتی کلی(2)، فعال صلح جوی ایرلندی برندۀ جایزۀ صلح نوبل سال 2003، این نوع جنایات خیلی رایج است.

خانم کتی کلی تنظیم کنندۀ «برای خلاقیت غیر خشونت آموز»(3)، اردویی برای پایان بخشیدن به جنگ هایی که ایالات متحده به راه می اندازد، چندین بار به افغانستان و عراق مسافرت کرده، و می گوید که این گونه حملات مرگبار به شکل دائمی در سر تا سر افغانستان به وقوع می پیوندد.

در مصاحبه با «دموکراسی اکنون»(4) او از نمونۀ دیگری از کشتارهای عادی در ماه فوریه که منجر به کشته شدن 8 چوپان شد یاد می کند که در یک حملۀ هوایی به وسیلۀ هلیکوپتر انجام گرفت و یک حملۀ دیگر در ماه مارس که از روی اشتباه صورت گرفت طی آن 4 غیر نظامی کشته شدند. کتی کلی توضیح می دهد که به اعتقاد او چرا ایالات متحده در افغانستان است :

«به ما می گویند که یگان های ایالات متحده در افغانستان از جان شهروندان دفاع می کنند. ولی چنین ادعایی حقیقت ندارد [...] چرا ایالات متحده در افغانستان است ؟ من فکر می کنم که ایالات متحده می داند که نمی تواند علیه چین و روسیه اقدام کند، ولی می خواهد برای تداوم جنگ سرد در شرایط مناسبی باشد و با پیشی گرفتن از چین می خواهد بر قیمت منابعی که از افغانستان عبور می کند نظارت و تسلط داشته باشد. به همین دلیل است که ایالات متحده می خواهد پایگاه هایش را حفظ کند [...] و سفیرش را [...]

 

 

 

http://www.democracynow.org/2012/3/12/kathy_kelly_on_afghan_humanitarian_crisis

 

از سوی دیگر، به این علت که نژاد پرستی در قلب تاکتیک ارتش ایالات متحده جای دارد، نظریۀ مشارکت چندین سرباز در کشتار احتمال قوی تری دارد. مضافا براین که این واقعه پس از سوزاندن قرآن و در پی واقعۀ شاشیدن سربازان آمریکایی روی اجساد افغانهایی که کشته بودند روی داده است.

بسیاری از سربازان ایالات متحده که در جنگ علیه عراق و افغانستان شرکت داشته اند، امروز به اعضای جنبش صلح «سربازان بازگشته از جنگ عراق»(5) پیوسته اند و رفتارهای غیر انسانی علیه مردمان کشورهای اشغال را افشا می کنند. سایت آنها انباشته از شواهد تأثر انگیز و داستان های هولناکی است که شهروندان عراقی و افغان قربانیان دائمی آن بوده اند.

میک پریسنر، عضو سربازان برشکته از جنگ عراق طی گردهم آیی در سال 2008 روایت می کند که چگونه ارتش نژاد پرستی را آموزش داده و به کار می بندد و چکونه اصطلاح «سیاه صحرا»(6) یا «سر قابدسمالی»(7) پیش از همه توسط افسران درجه بالا به کار می شد، و به این ترتیب بود که آن را از بالا تا پائین زنجیر فرماندهی مقبولیت عام ببخشیدند.

این اصطلاحات به ویژه توسط سربازان خبرۀ جنگ اوّل جنگ به کار برده می شد. این نوع اصطلاحات را وقتی به کار می بردند که کاروانی از غیرنظامیان را به آتش می بستند و به خاکستر تبدیل می کردند. این کلمات را در مواقعی به کار می بردند که دولت تصمیم می گرفت زیر بناهای غیر نظامی را هدف قرار دهد و منابع آب را بمباران کند، با آگاهی به نتایچ آن که به طور قطع موجب مرگ صدها هزار کودک می شد. این ها کلماتی هستند که وقتی دولت تصمیم گرفت عراق را مجازات کند، آمریکایی ها به کار می بردند، اینها مواردی است که فراموش کرده ایم، ولی چیزی را که نمی توانیم فراموش کنیم [...] از آغاز پیدایش این کشور، نژاد پرستی برای قانونیت بخشیدن به جهان گشایی و اختناق به کار رفته است : اهالی محل را وحشی می نامیدند، افریقایی ها را برای توجیه برداری به انواع و اقسام نام ها خطاب می کردند، و سربازان بازگشته از جنگ ویتنام با بسیاری از اصطلاحات آشنا هستند که برای توجیه این جنگ امپریالیستی به کار می رفت [...].

 

 

 (مترجم : متن سخنرانی سرباز آمریکایی درفایل زیر پیش از این تحت عنوان «چهرۀ جنگ. شهادت کوبندۀ یک سرباز قدیمی» به تاریخ 17 نوامبر 2011 در گاهنامۀ هنر و مبارزه  ترجمه و منتشر شده است.)(8)

 

http://www.youtube.com/watch?v=4i5ZUfpxnV0&feature=player_embedded#t=21s

میک پریسنر در عین حال از تجربیاتش در صحنۀ جنگ عراق یاد کرد :

 نژاد پرستی دیگر نمی توانست واقعیت اشغال را زیر نقال نگهدارد. افراد بودند، افراد انسانی.

آن جا مردم بودند، انسان ها بودند

از آن به بعد، هر بار که مرد سالمندی را می دیدم احساس گناه در عالم درونی ام سنگینی می کرد، مثل همان پیر مردی که نمی توانست راه برود و ما او را روی «برانکارد» بیرون آوردیم، و بعد از پلیس عراق خواستیم که او را ببرند. از آن به بعد هر بار که مادری را در کنار فرزندانش می دیدم، و یا مثل آن زنی که وقتی او را از خانه اش بیرون می کشیدیم به شکل هیستریک زار می زد و با فریاد به ما می گفت که شما ها بدتر از صدام حسین هستید، و یا مثل آن زنی که بازویش را گرفته بودم و در خیابان به همراه خودم می بردم، انباشته از احساس گناه می شدم.

به ما گفته بودند که ما علیه تروریسم می جنگیم، ولی در واقع تروریست خود من بودم، و تروریسم واقعی همین اشغال بود.

http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=b3ZjsC3BOBE#t=9s

 

پی نوشت :

1) همین موضوع  تحت عنوان زیر به تاریخ 12 مارس در گاهنامۀ هنر و مبارزه منتشر شده است

« فریاد انتقام طالبان پس از کشتار 16 شهروند افغان»

Kathy Kelly2)

Voices for Creative Nonviolence3)

Democracy Now4)

Irak Veterans Against the War (IVAW)5)

sand nigger6)

towel head7)

8) آدرس «مقاله : چهرۀ جنگ، شهادت کوبندۀ یک  سرباز قدیمی

http://g-honar-v-mobarze.blogfa.com/post-149.aspx

 

منبع :

http://www.mondialisation.ca/index.php?context=va&aid=29795


March 17th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی